logo1

| کهکشان رؤیایی

کهکشان رؤیایی

فاطمه خودسوز

خیلی دوست داشتم به کهکشان بروم. یک شب که خوابیدم در خواب دیدم در فضا هستم و به این سو و آن سو بین سیاره‌ها پرواز می‌کنم.

خورشید را دیدم او مثل همیشه نورانی‌تر و گرم‌تر از همۀ ستاره‌ها می‌درخشید.

سیاره‌ها عاشقانه و در صف‌های منظم دور خورشید می‌چرخیدند.

مریخ لباس قرمز رنگ خود را پوشیده بود و از دور برق می‌زد.

زمین هم با لباس آبی و تورهای سفیدش، زیباتر از همیشه به نظر می‌رسید.

ماه مانند آینه در دستان زمین، نور خورشید را منعکس می‌کرد.

زمین، ماه را جلو صورتش گرفته و زیبایی‌اش را به رخ سیاره‌های دیگر می‌کشید.

مانند یک جشن باشکوه بود که من هم به آن دعوت شده بودم.

زهره و عطارد، زحل و اورانوس همه وارد شدند.

مشتری نقل‌هایی از جنس ستاره بر روی سیاره‌ها می‌پاشید.

ناگهان چشمم به نپتون افتاد، او کمی خجالتی است و دورتر از همه در تاریکی ایستاده بود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ارسال اثر

ارسال اثر

انواع فایل های مجاز : jpg, gif, jpeg, png, pdf, حداکثر اندازه فایل: 5 MB.