نامه به دوست

مریم تیمار سلام دوست عزیزم عایشه جان این اولین نامهای است که برایت مینویسم. حالت چطوره؟ دوست عزیزم دلم برایت خیلی تنگ شده است. امیدوارم کرونا برود و من بتوانم در روزهای تعطیل به خانۀ شما بیایم و تو را سورپرایز کنم. دوست دارم دوباره مدرسهها باز بشه و دوباره در مدرسه کنار هم […]
نامهای به خواهرم

صبورا خانگاه خواهر عزیزم، ممنون که کنارم بودی، همیشه دوستت دارم. همیشه پیشم بودی و همبازیام بودی. وقتی میترسیدم کنارم بودی. ازت ممنونم خواهرم، ممنونم
نامهای به خدا

اسما اسلامی خداجونم سلام! از اینکه توانستم قلم در دست بگیرم و نامهای هر چند کوتاه برایت بنویسم، خیلی خوشحال و شادمانم از اینکه سرم را بالا بگیرم و تو را نگاه کنم، شرمسارم؛ زیرا من بندۀ گنهکاری هستم که نمیدانم مزرعهام در آخرت محصول خوبی دارد یا نه؟ خدایا! از لطف و کرمت خبر […]
نامهای برای مادرم

نورا رحیمی زندگی را با تو احساس کردم، لحظه لحظهاش را، زمانی که داستان شادیها و سختیهایت را برایم میگویی، صدایی در دلم زمزمه میکند و میگوید مادرت یک قهرمان است. مادر! بدان که هر زمان صورت پوشیده از خستگیات را تماشا میکنم، اشک در چشمانم به لرزه در میآید. این احساس، تمام وجودم را […]