از اینکه توانستم قلم در دست بگیرم و نامهای هر چند کوتاه برایت بنویسم، خیلی خوشحال و شادمانم
از اینکه سرم را بالا بگیرم و تو را نگاه کنم، شرمسارم؛ زیرا من بندۀ گنهکاری هستم که نمیدانم مزرعهام در آخرت محصول خوبی دارد یا نه؟
خدایا! از لطف و کرمت خبر دارم. از تو خواهش میکنم که تمام گناهانم را که بعضی مواقع ناخودآگاه و بعضی مواقع در اثر منافع شخصی خودم انجام دادهام را ببخشی.
خداوندا کمکم کن که در مسیر زندگی گامهای بلند بردارم و به سعادت برسم و به من و همۀ بندگانت قدرتی بده تا بتوانیم در برابر سختیها و مشکلات دوام بیاوریم.
پروردگارا! از تو چیزی میخواهم که هم در دنیا و هم در آخرت برایم باقی و پایدار بماند.
ثروت را نمیخواهم که امروز هست و فردا نیست که شیرین است؛ اما آرامشبخش نیست، بلکه مهر و محبتی میخواهم که بتوانم در دنیا و آخرت، باغی پر از درختان دوستی و محبت بسازم؛ باغی که دیگران هم در آن سهیم شوند.
خدایا از تمام نعمتهای بیپایانی که برای راحتی و آسایش ما انسانها آفریدهای، خیلی ممنون و سپاسگزارم.
خدا جون میدانم که اگر هر روز به اندازۀ یک وجب به تو نزدیک شوم، تو به اندازۀ یک گام به من نزدیک میشوی.