logo1

| شیطنت‌های بچگی

شیطنت‌های بچگی

فاطمه رمکانی

من در خانۀ مادربزرگم با دخترعمو و پسر عموهایم شوخی‌های زیادی می‌کردیم.

یکی از آنها این بود که من زیر تخت می‌رفتم و روی تخت یک بالش می‌گذاشتیم و روی آن یک پتو می‌انداختیم مثلاً من زیر پتو خوابیده‌ام و بقیه می‌رفتند تا مادرم را بیاوند، وقتی مادرم می‌آمد پسر عموی من می‌پرید روی بالش.

تا صدای پای مادرم می‌آمد من از زیر تخت جیغ می‌کشیدم. مادرم عصبانی می‌شد و گوش پسر عموی مرا می‌کشید و پتو را از روی بالش برمی‌داشت تا ببیند من چیزیم شده یا نه.

وقتی پتو را از روی بالش برمی‌داشت، می‌دید که من نیستم و همان زمان من هم از زیر تخت بیرون می‌آمدم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ارسال اثر

ارسال اثر

انواع فایل های مجاز : jpg, gif, jpeg, png, pdf, حداکثر اندازه فایل: 5 MB.