logo1

| ترس بیهودۀ حیوانات

ترس بیهودۀ حیوانات

امیرمحمد کریمی

 

روزی روزگاری در یک جنگل بزرگ، حیواناتی زندگی می‌کردند،آنها مشغول بازی کردن بودند که یک دفعه صدای ترسناکی شنیدند.

آنها آنقدر ترسیده بودند که پشت درختان قایم شدند.

چند روز گذشت و باز هم آن صدای وحشتناک تکرار شد.

لاک‌پشت که دانای جنگل بود، یک جلسه برگزار کرد و گفت: همۀ حیوانات جنگل باید در این جلسه باشند.

همۀ حیوانات به جلسه‌ای که لاک‌پشت برگزار کرده بود، آمدند. لاک‌پشت گفت: می‌خواهم نظرتان را راجع به آن صدای وحشتناک بدانم.

حیوانات جنگل مشغول گفت و گو شدند.

پلنگ گفت: صدای بریدن درختان با تبر است.

روباه گفت: صدای طبل است.

خرگوش گفت: صدای پای فیل‌ها است که در جنگل بغلی هستند.

میمون گفت: صدای زوزۀ گرگ‌هاست

خرگوش گفت: لاک‌پشت نظر تو راجع به آن صدا چیست؟

حیوانات با ترس و وحشت به راه افتادند و بعد از چند روز به منبع آن صدا رسیدند.

آنها فهمیدند که آن صدای وحشتناک، صدای بازی کردن کرگدن‌ها است.

کرگدن‌ها وقتی فهمیدند که باعث ترس و وحشت حیوانات جنگل بغلی شده‌اند، از آنها معذرت‌خواهی کردند و با هم دوست شدند.

از ان روز به بعد کرگدن‌ها بعضی وقت‌ها به دیدن دوستان‌شان می‌رفتند و با آن‌ها بازی می‌کردند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ارسال اثر

ارسال اثر

انواع فایل های مجاز : jpg, gif, jpeg, png, pdf, حداکثر اندازه فایل: 5 MB.